اقتصاد بین المللاقتصادیصنعت و تجارت

اقتصاد پساکرونایی و نظم بین‌المللی

 

کروناویروس جدیدی که از شهر ووهان چین شیوع یافت، به یک بیماری همه‌گیر جهانی با نسبت بی‌سابقه تبدیل‌شده است. تلفات انسانی این بیماری ممکن است ازنظر عددی نسبتا متوسط باشد، اما تاثیر اقتصادی آن بی‌سابقه بوده است. تاثیرات خانه‌نشینی در اقتصاد سراسر جهان، پدیده‌ای است که از قرن‌ها پیش هرگز دیده نشده است.

به گزارش اقتصاد روز، این رویداد با توجه به قوانین عادی احتمال، پیش‌بینی نمی‌شد. پیش‌ازاین، مورخان اقتصادی با ویرانی اقتصادی جنگ جهانی دوم روبرو بودند، اما تاثیر اقتصادی جهانی این همه‌گیری وحشتناک بوده است.

به‌عنوان‌مثال اقتصاد نیجریه در آرواره‌های رکود اقتصادی ریخته شده و سقوط قیمت نفت، ورشکستگی مالی برخی دولت‌ها را عمیق‌تر کرده است. کسری بودجه در دولت‌ها وجود دارد و میلیون‌ها نفر دیگر در فقر فرورفته‌اند.

در ایالات‌متحده، اقتصاد پیشرو جهان، نزدیک به ۴۷ میلیون شغل ازدست‌رفته است و میلیاردها دلار از بورس اوراق بهادار از بین رفته است.

چین، موتور و لوکوموتیو اقتصاد جهان، ضربه بزرگی به خود دیده است. صنعت خودروسازی چین بیش از ۲۰ درصد ضرر کرده و صادرات  ۱۷ درصد کاهش‌یافته است. تولید ناخالص داخلی چین بیش از ۶.۸ درصد کاهش‌یافته است و پیش‌بینی می‌شود رشد اقتصادی در سال ۲۰۲۰ به ۲.۵ درصد کاهش یابد.

سازمان بین‌المللی کار (ILO) هشدار می‌دهد که در سطح جهانی، از دست دادن شغل می‌تواند شامل ۵۰ درصد نیروی کار شود.

کشاورزی، تولید، صنعت و خرده‌فروشی نیز خسارات گسترده‌ای را به ثبت رسانده است. هوانوردی، تدارکات و گردشگری ضررهایی به ارزش میلیاردها دلار متحمل شده‌اند. غول مخابرات، اپل، تاخیری فاجعه‌بار به دلیل اختلالات عمده در تامین را گزارش کرده است. هیوندای و نیسان چندین کارخانه خود را تعطیل کرده‌اند.

درحالی‌که  سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی (FDI) به‌شدت کاهش‌یافته است، بازارهای سهام جهانی زیان بیش از ۷میلیارد دلار آمریکا را ثبت کرده‌اند. وضعیت بخش بانکی به دلیل فشارها رو به وخامت است. انتظار می‌رود حواله‌های جهانی از ۵۵۴ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۹ به ۴۴۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۰ کاهش یابد.

ویروس کرونا، بار بدهی‌های فزاینده‌ای را در کشورهای ثروتمند و فقیر به دنبال دارد، زیرا کشورها برای ایجاد تعادل در بودجه و ارائه خدمات بهداشتی ضروری، به وام‌های زیادی روی آوردند. فقیرترین کشورها با توجه به اقتصاد شکننده و شرایط مالی بیشترین آسیب را خواهند دید.

طبق گزارش سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) مستقر در پاریس، ۳.۶ میلیون نفر دیگر به آمار افراد گرسنه افزوده می‌شود و ۳.۸ میلیون کودک دیگر دچار سوءتغذیه  و ۸۴ میلیون کودک دیگر از واکسن‌های اساسی و خدمات بهداشتی محروم می‌شوند. همچنین همبستگی جهانی کاهش خواهد یافت زیرا کشورهای اهداءکننده فقط در سال جاری ۱۲ میلیارد دلار میزان کمک‌های رسمی انکشافی (ODA)  را کاهش دادند، این میزان، بودجه‌ای معادل کل کمک‌های خارجی سالانه جمهوری فرانسه است.

صندوق بین‌المللی پول رکود اقتصادی قریب‌الوقوعی را پیش‌بینی می‌کند که از بحران سال ۲۰۰۷-۲۰۰۹ بدتر خواهد بود. هیچ‌کس نمی‌تواند مطمئن باشد که همه‌گیری چه موقع پایان می‌یابد؛ پایان همه‌گیری به یافتن واکسن قبل از پایان سال بستگی دارد.

اقتصاددانان چهار سناریوی احتمالی بهبود جهانی را بیان کرده‌اند:

سناریوی V شکل

اولین سناریوی V شکل است. یعنی به دنبال افت شدید یک صعود شدید و شیب‌دار تا بهبودی کامل انجام می‌شود. این بهترین سناریو ممکن است، همه‌چیز سر جای خود بازمی‌گردد.

سناریوی U شکل

شکل دوم، سناریوی U شکل است، که در آن‌ یک رکود عمیق با یک نقطه انتهایی روبرو می‌شود که به تدریج جمع و منجر به بهبودی کامل می‌شود.

سناریو W شکل

سومین سناریو بازیابی W شکل است که به معنای واقعی کلمه دو V است. یک سقوط شدید به دنبال یک افزایش شدید، دوباره یک سقوط شدید و دوباره افزایش پیش روی خواهد بود. این سناریو در صورت بروز پیک افزایشی که به دنبال آن یک قرنطینه خانگی طولانی‌مدت دیگر رخ دهد، به وجود خواهد آمد.

سناریوی L شکل

چهارمین سناریو، بدترین حالت، به شکل بهبودی L شکل خواهد بود. در اینجا، رکود فعلی برای یک دوره طولانی ادامه دارد و زنجیره‌های تامین جهانی و تدارکات برای بازگشت به مسیر قبلی مدت‌زمانی طولانی نیازمند است.

به نظر می‌رسد همه‌گیری جهانی قدرت دولت‌ها را به‌عنوان بازیگران اصلی در سیاست بین‌الملل تقویت کرده است. اجرای قرنطینه در جهان، ازجمله تعطیلی مشاغل، مراکز فرهنگی و عبادتگاه‌ها بی‌سابقه است. حدود ۸۴ کشور  وضعیت اضطرار ملی اعلام کردند.

برخی  کووید-۱۹ را به جنگ جهانی سوم تشبیه کرده‌اند، جنگی که ظاهرا چین، ایالات‌متحده را شکست داده است. قبل از همه‌گیری، واشنگتن و پکن درگیر یک جنگ طولانی تجاری شده بودند. دولت ترامپ به دلیل ادعای دامپینگ تجاری (فروش محصولات به قیمتی کمتر از بازار داخل)، راه چینی‌ها را با تعرفه‌های تنبیهی مسدود کرده بودند. چینی‌ها نیز با تعرفه‌ها و محدودیت‌های تجاری خود، اقدام به مقابله‌به‌مثل کردند. همچنین در دریای جنوب چین نیز قدرت‌نمایی‌هایی به‌منظور ترساندن حریف به راه افتاده بود.

هنگامی‌که کووید‑۱۹ در نوامبر ۲۰۱۹ شیوع یافت، دونالد ترامپ آن را “ویروس چینی” توصیف کرد و باعث ناراحتی چینی‌ها شد. به نظر می‌رسد آمریکایی‌ها در فاجعه‌ای که در زمستان سال گذشته برای چینی‌ها به وجود آمد، از بداقبالی آن‌ها کمی خوشحال نیز شدند. در مورد ریشه خود ویروس، اتهامات متقابلی به هر دو طرف زده شد اما سرایت ویروس به آمریکای شمالی، چینی‌ها را عقب نشاند و آن‌ها شروع به استفاده از سرمایه مازاد خود برای خرید سریع دارایی‌ها و شرکت‌هایی آسیب‌دیده در غرب کردند.

به گفته یکی از استراتژیست‌های نظامی مشهور چینی، “بهترین جنگ‌ها بدون شلیک به دست می‌آید” و یا  “عالی‌ترین جنگ، تسلیم کردن دشمن بدون جنگ است. ” ظاهرا چینی‌ها بدون جنگ در جنگ جهانی سوم پیروز شدند. پاندول ژئوپلیتیک جهانی به‌طور غیرقابل برگشتی به نفع پادشاهی شرق آسیا حرکت کرده است.

آنچه ممکن است پیش رو داشته باشیم، تشدید رقابت بر سر سیستم‌های سیاسی-اقتصادی است. بعید به نظر می‌رسد که این رقابت شکلی از تقابل‌های ایدئولوژیک جنگ سرد باشد، بلکه ممکن است با یک رقابت جدید مبتنی بر سیستم‌های ملی سازمان اقتصادی و سیاسی و خاک‌ریزهای دفاعی ایدئولوژیکی هر دو طرف روبرو شویم، یعنی استبداد در مقابل لیبرالیسم. ایالات‌متحده نظم سیاسی و اقتصادی لیبرال خود را به‌عنوان بهترین پدیده ممکن در جهان ارائه می‌دهد. از طرف دیگر، چین الگوی اقتصاد مدیریت‌شده و الگوی سیاسی خودکامه متمرکز خود را به‌عنوان بهترین حالت ممکن در جهان ارائه خواهد کرد.

تاثیر چین در دنیای پیش رو ممکن است به شکل افزایش تقلید از مدل چینی باشد. چینی‌ها به موفقیت در ایجاد زیرساخت‌های درجه‌یک اقتصادی در سطح جهانی بدون لیبرال دموکراسی افتخار می‌کنند. رئیس‌جمهور، شی جین پینگ قانون اساسی را با معرفی کردن خود به‌عنوان رئیس‌جمهور مادام‌العمر تغییر داده است. در زمان او هیچ سقوط سیاسی وجود نداشته است و اقتصاد تحت حاکمیت او آرام و به‌خوبی پیش رفته است. وی ضربات مهلکی به نخبگان قدرتمند سیاسی محکوم‌به فساد مالی وارد کرده است.

ممکن است با دنیای جدیدی روبرو شویم که در آن دولتمردان اقدامات اقتصادی و سیاسی چندجانبه گرایانه (ائتلاف چند کشور برای پیشبرد یک هدف مشترک) را حق خود بدانند. در اوج بیماری همه‌گیر کووید‑۱۹، ایالات‌متحده با سختگیری از عضویت در سازمان بهداشت جهانی(WHO)  خارج شد. این اقدام آمریکا یک میلیارد دلار از سوی سازمان بهداشت جهانی به چینی‌ها سود رساند. ممکن است اقداماتی مشابه ایالات‌متحده در چندین آژانس بین‌المللی دیگر را نیز مشاهده کنیم و این نمی‌تواند خبر خوبی برای همکاری بین‌المللی باشد. چین با همه پول و سخاوتش، یک جامعه بازنیست.

کووید‑۱۹ نه‌تنها شکاف‌های اتحاد آتلانتیک را عمیق‌تر کرده ‌است، بلکه تهدیدی برای بنیان اروپای جدید است. ایتالیایی‌ها بدون کمک اروپا، با بدترین کابوس‌های خود روبرو شدند. بیشتر کشورهای عضو اتحاد شینگن مرزهای خود را بسته‌اند. نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ماه نوامبر به‌خوبی می‌تواند شکل و فیزیولوژی سیاست جهانی در سال‌های آینده را تعیین کند. در صورت پیروزی دونالد ترامپ، احتمالا شاهد بازگشت به انزواطلبی آمریکا و عقب‌نشینی از چندجانبه گرایی خواهیم بود.

جهان بیشتر به توانایی چند رهبر روشن‌فکر نیاز دارد که بتوانند ائتلاف جهانی جدید، متعهد به ایجاد یک نظم بین‌المللی جدید شجاعانه متکی به صلح، امنیت، عدالت اجتماعی، همبستگی و امید ایجاد کنند.

منبع: ایسنا

مشاهده بیشتر

اخبار مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا