یادداشت

نقش و جایگاه وکیل و قاضی در تست سلامت عدل و نظم جامعه

دکتر بهرام بهرامی - وکیل پایه یک دادگستری، پژوهشگر و استاد دانشگاه

نقش و جایگاه وکیل و قاضی در تست سلامت عدل و نظم جامعه

دانش به سه قسم است. دانش حقیقی ، رسمی و وهمی به عبارت دیگر دانش جانی ،دانش نانی و دانش وامی. حقیقت نیز بر سه قسم حقیقت حقیقی ، حقیقت قضایی و حقیقت خیالی.

دانش حقیقی آن است که بدانیم کیستیم از کجا آمده ایم و به چه راهیم و کجائیم و کجا می رویم . دانش حقیقی و جانی آن است که ما را به کشف مسائل و حل آنها رهنمون و در برقراری عدل و انصاف و برادری و برابری و نظم و نیکبختی به گونه ای هدایت نماید که گفتار و کردار ما به نحوی بچرخد که به موری ستم نرود و کوری از ندیدن دلتنگ نگردد. دانش حقیقی همواره از سوی دانش غیر حقیقی در معرض تهدید و هجمه واقع شده است . و گاه در فهم آن اعوجاج و انحراف حاصل نموده اند.

هر یک از علوم و فنون و دانش ها سهم و وزن و نقشی ویژه به عهده داشته و دارند و دانش آموختگانش در همه اعصار و امصار جایگاهی را کم وبیش به خود اختصاص داده اند . اما ما دانش آموختگان حقوق کجائیم ؟ تا چه مقدار در تنظیم و تعدیل امور و قبض و بسط ها مداخله و ایفای نقش نموده و می نمائیم.

تست سلامت جسم آدمیان به عهده پزشکان و تست سلامت ساختمانها و جاده به عهده مهندسان بوده و هست و این که چه کرده اند خود می دانند و ما نیز بر آن دانائیم ، ولی مگر نه این است که تست سلامت جان آدمیان به عهده دانش آموختگان حقوق اعم از وکیل و قاضی و استاد و سردفتر و غیره است. واقعاً ما چه کرده ایم و کجای کاریم !!

در تبیین و تشریح و تحکیم اصول و جلوگیری از تمسک به فروع و تأخیر افاضل چه کردیم؟ نقش و جایگاه و وزن ما دانش آموختگان حقوق در مدیریت و مهندسی جامعه و امور مرتبط با نظم و عدل کجاست.

در همزیستی و نظمی که به وسیله دادگاهها ،پلیس ،بازرسان ، مدیران و کارگزاران و غیره در جریان است ما چه کرده ایم. آیا نیازی به تعدیل و تنظیم ساخت مقدس نظم و عدل و انصاف احساس نمی شود . اگر در ساحت خود معدل و منظم می چرخد چرا گواهی تست سلامت نمی دهیم و اگر در انتظام نیست چرا اهتمام در سلامت جان نمی داریم. و از آنجائیکه هستیم گامی فرا پیش نمی نهیم.

چرا خود اسیر کوک ساز خودیم. چرا سطح مسائل را به قدر اتاق خود تنزل داده ایم . یک جهان آئینه را سنگی شکستن می توان./پل زدن./خویشتن راهی گشودن می توان ، یک کویر مرده را ، دشتی پر از آلاله کردن می توان ، یک زمین مرده را ، بذری نمودن ، می توان جنگل خشکیده را ، انبوهی از سرو و صنوبر می توان. یک جهان آئینه را سنگی شکستن می توان.

مشاهده بیشتر

اخبار مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا