دسته‌بندی نشده

پشت دوربین‌های سریال نوروزی چه خبر است؟

در حال و هوای فروردین که پخش سریال‌های نوروزی در پایان راه است، حدود ۲۰ روز به عقب‌تر برمی‌گردیم، تا شاید مرور آن همه هیجان و تب و تاب برای رسیدن سریال‌های به آنتن شب عید تلویزیون، لذت‌بخش باشد.

به گزارش اقتصاد روز ، «بر سر دو راهی»؛ سریالی به کارگردانی بهرنگ توقیفی و نویسندگی حامد عنقا، نوروز ۹۸ روانه آنتن شبکه دو سیما شد. به همین مناسبت خبرنگار ایسنا ساعاتی را در پشت صحنه این سریال گذرانده تا از نزدیک شاهد ضبط سکانس‌هایی از سریال باشد.

– این اون حامدی نیست که عزت‌الملوک همه اموالش رو سپرد دستش! تقصیری هم نداره آدمیزاده رنگ و لعاب دیده، تیپ و قیافه دیده هوایی شده. منم واقعاً ناراحت بودم نتونستم طاقت بیارم اومدم تو رو ببینم مریم جون.
– به من چه مربوطه؟
– ببخشید اون دلی که پریناز از حامد برده تو می‌تونستی ببری و پاشم وایسی. قصه خواستگارای کتک خورده شمارو کیهکه ندونه!
– ببخشید خب پسرعمومه، حامد کلاً غیرتیه.

در خانه‌ای قدیمی حوالی سه راه امین حضور تهران بخشی از دیالوگ‌های دو بازیگر زن سریال «برسر دوراهی» چنین ضبط می‌شود. با گفتن این دیالوگ‌ها کارگردان کات می‌دهد و تمرین مهرآوه شریفی‌نیا و بهنوش بختیاری دوباره از سر گرفته می‌شود.

خانه‌ی «بر سر دوراهی» آشناست؛ از قضا قصه‌ی «لحظه گرگ و میش» همایون اسعدیان که چندی قبل از شبکه سه پخش شد هم در همین خانه روایت شده است. حیاطی بزرگ، حوض آبی‌رنگ و گلدان‌های شمعدانی دور آن، باغچه‌ای کوچک با درخت‌های پرتقال، خانه‌ای دو طبقه با چارچوب پنجره‌های کرم رنگ.

بهرنگ توفیقی درباره علت انتخاب لوکیشن سریال «بر سر دوراهی» که پیش‌تر یکی از لوکیشن‌های اصلی سریال «لحظه گرگ و میش» به کارگردانی همایون اسعدیان بوده است، توضیح می‌دهد: ما نمی‌دانستیم که این اتفاق رخ داده است. زمانی که لوکیشن این خانه را پیدا کرده بودیم هنوز کار آقای اسعدیان پخش نشده بود. این خانه ویژگی‌هایی دارد که برای کار ما خیلی مناسب است؛ به عنوان مثال قرار است حامد در این خانه ساکن باشد، اما کنار پدر و مادرش نباشد. یعنی ما فضایی جداگانه برای حامد نیاز داشتیم. از آن طرف این خانه متعلق به پدر حامد و عموی او است یعنی پدر و مادر، عمو و دختر عموی حامد باید در این خانه زندگی می‌کردند. قرار بود خانه ساختار قدیمی داشته باشد که دارد. قدمت و اصالت دارد. اصالت خانه به دردمان می‌خورد؛ البته به لحاظ بصری هم برای ما جذاب است. ما اینجا را انتخاب کرده بودیم که متوجه شدیم کار آقای اسعدیان هم در این لوکیشن بوده است. البته نکته‌ای که وجود دارد این است که لوکیشن در کار آقای اسعدیان خیلی محوریت داشت، اما در کار ما این گونه نیست و بیشتر شخصیت‌ها هستند که محوریت دارند.

کمی آن‌طرف‌تر بهنوش بختیاری را می‌بینیم که فیلمنامه به دست از این سو به آن سوی حیاط می‌رود.

گروه مشغول آماده‌سازی نور اتاقی که مهرآوه شریفی‌نیا در آنجا خیاطی می‌کند، هستند. قرار است سکانس مربوط به بازی این بازیگر و دیالوگ‌های بهنوش بختیاری و همچنین یلدا قشقایی ضبط شود. بهنوش بختیاری و مهرآوهشریفی‌نیا در اینجا مشغول تمرین هستند تا زمان ضبط نهایی فرا برسد.

نور که آماده می‌شود صدایی از داخل اتاق می‌گوید: همه حاضر هستید؟ و صدایی بیرون اتاق که می‌گوید: سکوت لطفاً! و بعد: صدا… دوربین … حرکت…!

بهنوش بختیاری از کارگردان می‌پرسد من به مهرآوه تو بگویم یا شما و او در پاسخ می‌گوید وقتی شما می‌خواهی این حرف‌ها را به او بزنی پس آنقدر صمیمی هستی که به او تو بگویی. بختیاری سپس می‌پرسد نگاه بالا به پایین هم نسبت به او نداشته باشم؟ و کارگردان جواب منفی می‌دهد.

مهرآوه شریفی‌نیا و بهنوش بختیاری روبه‌روی هم قرار گرفته‌اند و با اشاره‌ی کارگردان ضبط این سکانس و دیالوگ‌های آنها شروع می‌شود:

بهنوش بختیاری (ثریا): این اون حامدی نیست که عزت‌الملوک همه اموالش رو سپرد دستش! تقصیری هم ندارهآدمیزاده رنگ و لعاب دیده، تیپ و قیافه دیده هوایی شده. منم واقعاً ناراحت بودم نتونستم طاقت بیارم اومدم تو رو ببینم مریم جون.

مهرآوه شریفی‌نیا (مریم): به من چه مربوطه؟

بهنوش بختیاری: ببخشید اون دلی که پریناز از حامد برده تو می‌تونستی ببری و پاشم وایسی. قصه خواستگارایکتک خورده شما رو کیه که ندونه!

مهرآوه شریفی‌نیا (مریم): ببخشید خب پسرعمومه، حامد کلاً غیرتیه!

بهنوش بختیاری (ثریا): نه حامد اینجوری نیست اون فقط روی کسی که دوسش داره غیرتیه منتهی جریان داره. اون پریناز این بچه‌رو طلسم کرده و مثل یه حوری خودش رو نشون داده با اون طرز حرف زدنش با اون طرز لباس پوشیدنش. ببخشیدا ولی تقصیر خودته. اون آدم بلده چجوری حرف بزنه، به خودش برسه، دلبری کنه، سیاست خالصه. اینا مهمه، دیگه مردای الان اینجوری شدن. تو خیلی دختر قشنگی هستی ولی ما بخوایم نخوایم زنای این دوره زمونه ماجراش همینه. دو تا پر ابرو رو بردار! این لباس قهوه‌ای گشاد تو رو به چشم نمیاره. دختره جوری خودشو ساخته که مرده نمی تونه ازش چشم برداره! آدم به خاطر عشق هر کاری می‌کنه!

مهرآوه شریفی‌نیا (مریم): کدوم عشق؟ این چجور عشقیه اگر قراره حامد به خاطر رنگ و لعاب و اون پالتوی سفید مشکی اون خانوم دنبالش راه بیفه بره همون بهتر که بره. لباس قهوه‌ای من که به نظر شما زشته خودم دوختم می‌تونم ۱۰ تا دیگه‌ام ازش بدوزم. مدلای دیگشم می‌تونم بدوزم. مگه به این چیزاست؟ مگه به ظاهر آدمه؟ من باید با خاطر اینا برم دنبالش؟ نه بره بهتره. من این شکلی ام ببخشید. به هرحال دخترای مثل منم آدمن دیگه شاید یه کسی یه بختی داشته باشه. ممنون از نصیحتاتون. لطف کردین…

بهنوش بختیاری برای پنجمین بار در سریالی نوروزی در قاب تلویزیون دیده می‌شود.

وی درباره ایفای نقش در سریال «بر سر دوراهی» که یک ملودرام اجتماعی است، می‌گوید: بازی در این سریال برایم بسیار دشوار بوده است. پیشنهادهای طنز زیادی برای هر سکانس داشته‌ام که همه به دیوار خورده‌اند؛ چرا که این کار طنز نیست و من عادت به بازی شیرین دارم.

او همچنین درباره کاراکتر ثریا در بر سر دوراهی معتقد است: احساس می‌کنم سن این زن از خودم بیشتر است. گرچه در کاراکتر، همسن خودم توصیف شده است ولی پختگی که در کاراکتر آن می‌بینم نشان می‌دهد این کاراکتر ۵۰ سال سن دارد. البته به نظرم اتفاق جدیدی است اگر بتوانی نقش را درست ایفا کنی.

تلاش کردیم از دیالوگ‌های تکراری و کوچه بازاری فرار کنیم

بختیاری سپس با بیان اینکه حال و هوای سریال بر سر دوراهی او را به یاد قدیم‌ها می‌اندازد، می‌گوید: این سریال برایم یک نوستالژی است. ماجرای عشق و پول هیچگاه قدیمی نمی‌شود. تلاش ما بر این بوده است از دیالوگ‌های تکراری و کوچه بازاری فرار کنیم. این سریال من را به یاد حال و هوای قدیم می‌اندازد. معمولاً در کارهای جدید کمتر از این جنس لوکیشن‌ها استفاده می‌شود. قدیمی بودن این خانه من را به یاد سریال‌های خیلی قدیمی‌تر می‌اندازد. همچنین پوسترهای کار و تبلیغات کار شبیه به فیلم‌های قدیمی است. از روز اول که عنوان این سریال را شنیدم برایم سوال برانگیز بود که چقدر قدیمی است.

عوامل در حیاط آماده‌اند تا پلان‌های جدیدی از کار را به سرانجام برسانند. این صحنه‌ها مربوط به قسمت‌های پایانی سریال است.

عوامل برای این سکانس‌ها تا پاسی از شب مشغول خواهند بود. از طرفی چند خانه آن طرف‌تر هم کارگران مشغول کار و جوشکاری هستند که برای گروه مزاحمت ایجاد کرده است. در پایان این خانه را که روایتگر قصه‌های تلخ و شیرین مختلفی بوده است، ترک می‌کنیم.

مشاهده بیشتر

اخبار مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا