اجتماعیشهری

شهرام عبدلی درگذشت

 شهرام عبدلی، بازیگر سینما و تلویزیون که از روز جمعه ۲۹ بهمن به علت خونریزی مغزی در کمای عمیق فرو رفته بود، امروز شنبه ۶ اسفند در بیمارستان قائم مشهد درگذشت.

به گزارش اقتصاد روز از ایرنا از روابط عمومی سریال آسوده باش، شهرام عبدلی، بازیگر سینما و تلویزیون شامگاه ۲۸ بهمن ماه دچار خونریزی مغزی و به بیمارستان‌ قائم مشهد منتقل شد.

این بازیگر ۴۶ ساله که برای بازی در سریال آسوده باش به کارگردانی حسن حج‌گذار در مشهد به سر می‌بُرد با افت هوشیاری ناگهانی مواجه شد.

سریال خط قرمز اولین حضور رسمی عبدلی در قاب تلویزیون است. ماه گرفتگی، یکی برای همه، قصه دل ها و دختری در قفس از فیلم‌های سینمایی وی است.

او تاکنون در مجموعه‌های تلویزیونی بسیاری نظیر دختری به نام آهو، تکیه بر باد، فاصله ها، رستگاران، خط قرمز، تبریز در مه و مختارنامه به ایفای نقش پرداخته است.

شهرام عبدلی متولد ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۵ در تهران، بازیگر سینما و تلویزیون است.

زمان تشییع این بازیگر سینما و تلویزیون متعاقبا اعلام می‌شود.

بازیگر فقید سینما و تلویزیون معتقد بود: مشکل اصلی سریال‌سازی، فیلمنامه‌نویسی نیست؛ ما هنرور حرفه‌ای نداریم و مرتفع‌نکردن این معضلات و مشکلات، شخصیت‌پردازی را به خطر انداخته‌اند.

عبدلی در «جلال2» درخشید و به‌بهانه سریال «حکایت‌های کمال» او را جلوی دوربین بردیم، خودش خیلی حال‌وهوای مصاحبه ویدیویی نداشت اما مثل همیشه جواب «نه» نداد! امروز که بعد از چند روز بیهوشی و اغماء در بیمارستان قائم مشهد خبر درگذشت او را جواد حدادی مدیر روابط عمومی این بیمارستان تأیید کرد، نشر دوباره این صحبت‌ها علاوه بر یادی از او، یک بار دیگر دغدغه‌های دلسوزانه این بازیگر شناخته‌شده و حقیقت‌هایی را که او مطرح می‌کند یادآور می‌شود.

گلایه‌هایش همیشه به‌جا بود و به‌واقع می‌توان او را با کارنامه پرتعداد تلویزیونی‌اش و سابقه حضور مؤثرش در تئاتر هنرمند نام برد.

عبدلی صحبت‌هایش را در جواب این سؤال آغاز کرد؛ چه بر سر تلویزیون و سینما آمده است که سفارشی، توصیه‌ای و از روی فالوور و مسائل دیگر بازیگر انتخاب می‌کنند و بازیگر می‌شوند؟

«اول از همه بگویم که ما را نمی‌توانند کنار بگذارند و مجبورند نقش‌هایی را همواره به ما بسپارند. من 15ساله بودم جلوی تئاتر شهر می‌ایستادم و همه می‌گفتند این دچار توهم شده است، توهم من چه بود؟ می‌گفتم که “آن‌قدر کار می‌کنم روزی نقشی را که هیچ‌کس نمی‌تواند بازی کند و من آن نقش را بازی خواهم کرد.”، الآن هم به این مسئله معتقدم نقش‌هایی را فقط من و امثال من می‌توانند بازی کنند و به‌سراغمان می‌آیند.»

نکته اول: بازیگرانِ 40 برداشته‌اند؛ فرق ویرگول و نقطه‌چین را نمی‌دانند

عبدلی سپس نکته‌ای را مطرح کرد که بسیار درباره‌اش صحبت می‌شود؛ بازیگرانی که 40 برداشته‌اند؛ نه دیالوگ می‌توانند بگویند و نه از اصول بازیگری چیزی می‌دانند، واقعیت چیست؟ او این نکته را مطرح کرد: آدم‌هایی الآن وارد کار ما شده‌اند که با 40 برداشت هم جلوی دوربین می‌روند و بازی می‌کنند؛ بعضاً زبانشان می‌گیرد و تپق می‌زنند؛ دیالوگ که نمی‌توانند حفظ کنند و آکسان‌گذاری ساده‌ای را هم نمی‌دانند، دنبال فرق ویرگول و نقطه‌چینند و بر این باورند اینها یک‌سری خطوطند که در تایپ اشتباه شده‌اند!

نکته دوم: هنرمندانی که از در اصلی وارد می‌شوند، ماندگارند

این بازیگر فقید درباره هنرمندانی که از راهش وارد عرصه سینما و تلویزیون شده‌اند این‌چنین می‌گوید: بگذارید نکته‌ای را به‌عنوان طنز بگویم اصلاً سیستم بر این بنا شده است که آنها کارشان را بکنند و ما هم گلایه‌ و انتقاد کنیم؛ این اتفاق به نمایش همیشگی تبدیل شده است و همچون چرخ گردان، می‌چرخد، اما هنرمندانی که از در اصلی‌ هنر و هنرمندی وارد این عرصه شده‌اند همیشه ماندگارند و مردم آنها را هنرمند خطاب می‌کنند.

نکته سوم: سریال‌ها عجله‌ای و شتاب‌زده‌اند

اظهارنظر عبدلی درباره ساخت سریال‌ها بدون تأمل و تعمق لازم،‌ این‌چنین بود: من اعتقاد دارم از روزی که آقای ضرغامی از تلویزیون رفته‌اند تلویزیون بارش کج شده است و درست کار نمی‌کند؛ صرفاً برای بیلان کاری چهار سریال ساخته می‌شود که ماه رمضان و محرم را پُر کنند، فرقی هم برایشان نمی‌کند 3 درصد بیننده داشته باشند یا 100 درصد؛ یک‌ماه‌ونیم مانده به مناسبتی عجله‌ای و شتابزده کار را کلید می‌زنند و به سریال یا فیلمی بی‌کیفیت، می‌رسند؛ چون برایشان کمّیت مهمتر است.

نکته چهارم: همه ما به هنروران سریال تبدیل شدیم

این بازیگر سینما و تلویزیون سپس به سؤال دیگر خبرنگار تسنیم درباره چرایی سریال‌هایی که با طرح شروع می‌شوند و چندقسمته به تصویب می‌رسند؛ بازیگرانی که نمی‌دانند عاقبت و سرنوشت کاراکتر داستانی‌شان به کجا می‌رسد و نمی‌تواند به شخصیت‌پردازی درستی برسد، این انتقاد را مطرح می‌کند: یکی از دلایل این است که بازیگر نداند عاقبت کاراکتری‌اش به کجا می‌رسد تا هرجا خواستند فلان بازیگر را حذف کنند، این اتفاق برای من در سریالی افتاد که نامش “همسفران” بود، به‌یک‌باره از قسمت دهم شخصیت‌‌های اصلی حذف شدند و همه ما به هنروران سریال تبدیل شدیم.

نکته پنجم: دلمان نمی‌خواهد کار خوب بسازیم

او نکته دیگری را مطرح کرد که شاید به‌درد این روزهای سینما و تلویزیون بخورد؛ “ما بیننده نداریم چون کار خوب نمی‌سازیم یا تشخیص نمی‌دهیم که کار خوب چیست یا دلمان نمی‌خواهد کار خوب بسازیم؛ این فرمول جبری است که متأسفانه وجود دارد و هیچ‌کس هم برای مرتفع کردن آن حرکتی نمی‌کند.”

نکته ششم: یکی از معضلات سریال‌سازی در ایران، هنروری است

عبدلی در خصوص مشکلات سریال‌سازی و فقدان فیلمنامه‌های خوب در تلویزیون، می‌گوید: فیلمنامه یکی از مشکلات اصلی سریال‌سازی است اما فقط مشکل فیلمنامه نیست. فقدان تجهیزات، صحنه‌آرایی و هنرور موضوعند که به آنها توجه نداریم؛ یکی از معضلات سریال‌سازی در ایران، هنروری است. ما هنرور حرفه‌ای نداریم کارگردان دور از جان تا مرز سکته می‌رود تا فقط به هنرور بگوید “نگاه نکن” صحنه‌های شلوغ را چندین‌بار بگیرند و بازیگران اصلی را در سرما و گرما به زحمت بیندازند.

نکته هفتم: به خطر افتادن شخصیت‌پردازی

شاید یکی از نکات بارز این گفت‌وگو همین به خطر افتادن موضوع شخصیت‌پردازی است؛ این‌چنین درباره‌اش می‌گوید: فقدان هنرور حرفه‌ای و تخصصی، بارها بازیگر اصلی را به زحمت انداخته‌اند و مجبور شده است در گل، آب، سرما، گرما و شرایط سخت و بحرانی، از مرز باورپذیری دور شوند و حتی آن شخصیت‌پردازی را هم به خطر می‌اندازد، اینها نکاتی است که همه به آن توجه نمی‌کنند. معضل ما در سینما، بازیگران کودک، خردسال و نوجوانانی است که آموزش ندیده‌اند.

 

مشاهده بیشتر

اخبار مرتبط

دکمه بازگشت به بالا