امروزه ادغام در صنعت بانکداری در تمامی کشورهای جهان رواج یافته است. از دلایل اصلی این امر، بهره بردن از مزایای مرتبط با صرفه به مقیاس است. بانکها از طریق ادغام میتوانند به رشد قابلملاحظه در عملیات خود دست یافته و درعینحال هزینههای خود را کاهش دهند. یکی دیگر از مزایای ادغام این است که رقابت کاهش مییابد زیرا ادغام رقبا را از صحنه خارج میکند.
آنچه که در رابطه با ورشکستگی بانکها باید موردتوجه قرار داد این است که ورشکستگی بانکها با ورشکستگی سایر شرکتهای تجاری تفاوت دارد. ورشکستگی یک بانک میتواند منجر به این شود که اعتماد مردم به سایر بانکها و یا حتی کل نظام بانکی کشور مخدوش یا سلب شود و این امر به نوبه خود منجر به این خواهد شد که مردم برای دریافت سپردههای خود به بانکها مراجعه کنند. این پدیده که از آن تحت عنوان هجوم به بانکها یاد شده، باعث میشود بانکها با حجم پیشبینینشدهای از تقاضا برای دریافت سپردهها روبهرو شوند و بسیار محتمل است که بانکها قادر به پاسخگویی به این حجم از تقاضا نباشند؛ بنابراین ورشکستگی یک بانک میتواند منجر به ورشکستگی سایر بانکها گردد.
ورشکستگی بانکها همچنین میتواند منجر به عواقب پیشبینینشده اجتماعی و سیاسی در کشور گردد. با توجه به تمامی این عوامل، در اکثر نظامهای حقوقی، قواعد و ضوابط ویژهای برای ورشکستگی بانکها در نظر گرفته شده است که از قواعد و ضوابط حاکم بر فعالیت شرکتهای تجاری متمایز است. این تمایز در رابطه با تعریف ورشکستگی بانکها، مقام رسیدگیکننده به ورشکستگی و روشهای تجدید ساختار بانکهای ورشکسته متجلی میشود.
باید توجه داشت چه شرایطی برای یک ادغام موفق باید در میان بانکهای مشمول ادغام موجود باشد یا جامعه باید ازنظر سیاسی و اجتماعی و خصوصاً ازلحاظ اقتصادی در چه وضعیتی باشد تا ادغام مؤثر واقع شود.
ادغام در شرایطی مؤثر واقع خواهد شد که شرایط اقتصادی کشور مثبت باشد. زمانی که اوضاع اقتصادی نابسامان بوده و تورم در سطح جامعه مشاهده میشود، ادغام موفق نخواهد بود زیرا ارزشگذاری از بانکها با توجه به یکسان نبودن قیمت اموال و داراییها، امکانپذیر نخواهد بود.
در شرایط کنونی در صورت حادث شدن نمونه عملی از توقف و ورشکستگی یک بانک یا مؤسسه اعتباری امکان اتخاذ تدابیر مؤثر بهمنظور حمایت از حقوق ذینفعان بهویژه سپردهگذاران و حفظ سلامت نظام بانکی کشور و کاهش تبعات ناشی از این امر وجود ندارد.
در این بند بررسی میشود که ادغام باید دارای چه خصوصیاتی باشد تا بتواند بهعنوان ابزاری برای پیشگیری از ورشکستگی بانک مدنظر قرار گیرد؛ بهعبارتدیگر مقدماتی برای ادغام لازم است. یکی از این شرایط، مربوط به اوضاع مالی و اقتصادی بانکهای مشمول ادغام، قبل از اجرای فرآیند ادغام است.
این ادغام زمانی موفق است که حداقل یکی از بانکها ازنظر وضعیت مالی، متناسب باشد یعنی دارای اموال و داراییهای مثبت بوده و فاقد بدهی باشد. در این صورت است که ادغام بانکهای دیگر که در معرض ورشکستگی هستند با این بانک، مؤثر واقعشده و بانکهای ورشکسته را از حالت ورشکستگی خارج میکند.
فرض کنید که سه مؤسسه اعتباری یعنی بانک الف و تعاونی اعتباری ب قصد ادغام در بانک ج را دارند. بانک الف دارای سرمایهای بالغبر هزار میلیارد تومان و بدهیای بالغبر دویست میلیارد تومان، تعاونی اعتباری ب دارای سرمایهای بالغبر دویست میلیارد تومان و بدهیای بالغبر پانصد میلیارد تومان دارد و بانک ج دارای سرمایهای بالغبر پنج هزار و سیصد میلیارد تومان و فاقد بدهی است. از ادغام بانک الف و تعاونی اعتباری ب در بانک ج، بانک جدیدی بهوجود آمده که تمام این اموال، داراییها و بدهیها متعلق به بانک ادغامپذیر است، درنهایت اموال و داراییهای بانک ادغامپذیر بیش از بدهیها میشود که باید با روشهای علمی و بر اساس استانداردهای حسابداری بهصورت دقیق اموال و داراییها ارزشگذاری شده و جمع و تفریق ریاضی صورت بگیرد. پس از ادغام سرمایه بانک ادغامپذیر بالغبر هفت هزار میلیارد تومان و بدهی این بانک بالغبر هفتصد میلیارد تومان است. ادغام در چنین شرایطی ادغام مؤثر و مثبت ارزیابی میشود.
ادغام در کشور ما از اصلیترین روشهای پیشگیری از ورشکستگی بانکها در این مقاله پیشنهاد میشود زیرا دیگر روشهای پیشگیری از ورشکستگی مانند اصلاح ساختار نظام اقتصادی بهویژه پولی و بانکی در وضعیت اقتصادی فعلی جامعه بسیار زمانبر، پرهزینه بوده و پاسخگو نخواهد بود ولی ادغام بانکها خصوصاً بانکهای دولتی را میتوان بهعنوان الگویی به سایر بانکها معرفی کرد و با کمکها و مشوقهایی که دولت در اجرای ادغام دارد، خصوصاً مزایای مالیاتی و کار و تأمین اجتماعی، میتوان بهعنوان بهترین شیوه از ادغام بهره جست.
این گزارش، ادغام را ازنظر اقتصاد کلان و مزایایی که دارد، بیان مینماید؛ بهعبارتدیگر ادغام مؤسسات اعتباری چه تأثیری بر فضای اقتصادی جامعه خواهد گذاشت. ادغام یکی از روشهای رشد و توسعه اقتصادی است که در دنیا بهعنوان یکی از راهکارهای اصلاح نظام اقتصادی استفاده شده و تجربه ادغامها در دنیا بسیار موفق بوده و در ایران نیز ادغام یکی از راهکارهای اصلاح ساختار و نظام پولی و بانکی از سوی مسئولان اقتصادی کشور عنوان شده است که نشاندهنده تأثیر ادغام بر فضای اقتصادی جامعه است.
رویکرد اقتصادی یکی از نکات مهم در ادغام است. اهمیت اقتصاد در ادغام به حدی است که در اغلب موارد سایر ابعاد را تحت تأثیر قرار میدهد. از نگاه صاحبنظران مسائل اقتصادی، ادغامها بهمنزله استراتژیهایی برای تحقق همافزایی عملیاتی و مالی و هدف «مقیاس اقتصادی» و افزایش قدرت رقابت در جذب بازار بهکار گرفته میشوند. مطالعاتی نیز درباره تقسیم سود حاصل از مؤسسات اعتباری که اغلب از ادغام چند سازمان بهوجود میآیند صورت گرفته است.
بهطورکلی، وجود همافزایی به این معنی است که شرکت ادغامپذیر سودآورتر و دارای نرخ رشد سریعتر از دو شرکت است که جداگانه فعالیت میکنند. ادبیات ادغام دو نوع همافزایی معرفی میکند: همافزایی عملیاتی و همافزایی مالی. در این بخش بهطور خلاصه درخصوص منابع این دو نوع همافزایی بحث میکنیم.
همافزاییهای عملیاتی نوعی از همافزایی هستند که به شرکتها این امکان را میدهند که درآمد عملیاتی بالاتری را به دست آورند (بوسیلة افزایش درآمد یا کاهش هزینه). ما در اینجا این همافزاییهای عملیاتی را معرفی خواهیم کرد:
صرفه نسبت به مقیاس، صرفهجویی حاصل از تنوع و گسترش تولید، منابع مکمل، قدرت بیشتر در بازار، رشد بیشتر در بازارهای موجود یا بازارهای جدید.
همافزاییهای مالی به شرکتها اجازه میدهند که وجوه در گردش بالاتری داشته باشند و بهوسیله نقلوانتقال کارآمد وجه نقد و سرمایه سهامداران، هزینه سرمایه خود را کاهش دهند. در ادامه، این همافزاییهای مالی توضیح داده میشوند: درآمد مازاد، هزینه پایینتر برای سرمایهگذاری و قدرت سرمایهای.
همچنین، در پایان دو انگیزه بخصوص برای ادغام در جهت افزایش ارزش سهامداران توضیح داده میشوند که نمیتوانند در پهنة معنایی کم وسعت همافزایی قرار گیرند: پاک کردن ناکارآمدی و استفاده بهینه از ارزشگذاری سهام.[1]
صرفه نسبت به مقیاس در ادغامهای افقی به دست میآید. این دیدگاه فرض میکند که صرفه نسبت به مقیاس در کل صنعت مربوطه وجود دارد و شرکتهای ادغام شونده نیز در سطحی از فعالیت هستند که میتوانند این نوع صرفه را به دست آورند. در زمان ترکیب فعالیتها، میتوان هزینة ثابتی را برای حجم بیشتری از تولید استفاده کرد و هزینههای زائد را از بین برد. بدینوسیله هزینة متوسط برای یک واحد از محصول با توجه به افزایش تولید، پایین میآید. شرکت جدید در هزینه صرفهجویی نموده و سودآورتر میشود.
[1]. Starova, Hana & Teply, Petr, European Bank Mergers and Acquisitions: Do they create value for shareholders?, VDM Verlag Dr. Müller Aktiengesellschaft & Co. KG, 2010, P.38