شنیده ایم یکی از مدیران زیرمجموعه وزارت ارشاد که باید در خدمت هنرمندان بوده و خدمتگزار آنان باشد،خود را تافته ای جدابافته می داند که زمین و زمان باید گوش به فرمان وی باشند!
به گزارش اختصاصی پایگاه خبری -تحلیلی اقتصاد روز،این مدیر که لقب آقازادگی را نیز یدک می کشد،زندگی اشرافی را در پیش گرفته و خویش را قدر قدرت می پندارد.گویا امر به او مشتبه شده،زیرا می پندارد این هنرمندان هستند که باید به او خدمت کرده و گوش به فرمانش باشند!برای همین هرگز حاضر نبوده و نیست تا به هنرمندان ریش سپید و گیس سفید که عمر خود را به پای هنر این مملکت ریخته اند،احترام گذاشته و به درددل و خواسته های آنان گوش دهد.وی حتی خود را ملزم نمی داند که از طریق تلفن با این سینه سوختگان هنر صحبت کند،در صورتی که وظیفه ذاتی و سازمانی اوست که خدمتگزار هنرمندان باشد و همواره دست به سینه مقابل این مردان و زنان بزرگوار بایستد و گوش به فرمان شان باشد،زیرا جایگاه هنر و مقام هنرمند بالاتر از هر پست و مقام اداری است.
از همه بدتر اینکه شنیده و دیده شده این مدیر خودپسند و اشرافیت طلب،مانند پادشاهان و اشراف زادگان،راننده خویش را ملزم کرده و دستور اکید داده،هنگامی که او قصد سوار شدن بر ماشین را دارد،باید ابتدا در ماشین را برای او باز کند و پس از نشستن ببندد، سپس به رانندگی مشغول شود!این حرکت آزاردهنده و اشرافی،بیشتر در فیلم ها دیده شده و می شود.
اگر شنیده ها و دیده ها واقعیت داشته باشد،باید گفت وای به حال مردم و هنرمندان ،چون وزارت ارشادی که باید هدایتگر باشد و مردم و هنرمندان را از اشرافی گری دور کند،خودش مروج این رفتار غیرقابل قبول ،آن هم در یک نهاد دولتی شده است!
امیدواریم این دیده ها و شنیده ها حقیقت نداشته باشد،اما اگر واقعیت داشت،وزیر ارشاد باید با این مدیر تجمل پرست و مدیرانی مانند او برخورد شدید کرده و عذرشان را هرچه سریع تر بخواهد تا دیگر مدیری جرات نکند سراغ اشرافی گری برود،آن هم با امکانات دولتی.