«ته دیگ ایرانی» در لیست غذاهای پیشنهادی نیویورک تایمز

تارنمای روزنامه نیویورک تایمز با معرفی «ته دیگ» به‌عنوان یک غذای ایرانی، امتحان آن را به خوانندگان خود توصیه کرد.

به گزارش اقتصاد روز به نقل از «ایرنا»، سام سیفتون سردبیر بخش غذای این روزنامه آمریکایی، با معرفی ته دیگ با عنوان «آنچه ایرانیان لایه ترد و طلایی زیر برنج ایرانی می‌نامند»، دستور جدیدی برای تهیه ته دیگ ماکارونی ارائه داد و آن را برای شام روز یکشنبه پیشنهاد کرد.

در این مطلب عکسی وسوسه انگیز از این ته دیگ که «افزون بر برنج، با مواد مختلفی چون نان و ذرت مکزیکی نیز قابل تهیه است»، منتشر شده است. غذاهای لذیذ و متنوع از جاذبه‌های گردشگری ایران بوده و در سراسر دنیا طرفداران خاص خود را دارند.

ته ديگ به قسمتي از پلو مي گويند كه به ته ديگ چسبيده و كاملاً برشته شده باشد. ميزان برشتگي آن نيز بستگي به نوع آن دارد.

برخي از آنها بايد كاملاً رنگ عوض كنند و برخي ديگر فقط برشته شوند كافي است، مانند ته ديگ كاهو كه براي سبزي پلو استفاده مي شود.

در تعريف ديگر ناظم الاطبا مي گويد: «ته ديگ قسمتي از پلو يا چلو است كه ته ديگ رنگ سرخ مي گيرد و برنج ها به هم مي چسبند.

در واقع به آن قسمت از پلو يا چلو كه سخت و سرخ شده باشد، ته ديگ مي گويند.» او در ادامه توضيحش درباره ته ديگ مي گويد: «اگر ته ديگ حاوي مواد ديگري به جز برنج باشد به آن ته چين مي گويند. اين ته ديگ كه به آن ته چين هم مي گويند انواع مختلفي دارد.»

تاريخچه دقيقي درباره اينكه نخستين بار چه كسي ته ديگ را در جهان اختراع كرده و اين خوراكي خوشمزه را به جان چشم و معده مردم انداخته، در دست نيست. اما هر كه بوده، آشپز خوش خوراكي بوده است.

تولد ته ديگ در ايران

در گذشته هاي نه چندان دور،‌ در مطبخ هاي شاهنشاهان و خان ها، پس از اينكه سالار خانه غذايش را ميل مي كرد، خدمه ها با باقي مانده غذا، شكم شان را سير مي كردند. روزي در دربار ناصرالدين شاه قاجار ـ در برخي روايت ها در دربار مظفرالدين شاه قاجارـ بين نوكرها سر ته ديگ غذا دعوا مي شود. رئيس نوكرها سرآشپز را صدا مي زند و دليل اين جنگ را جويا مي شود.

ماجراي ته ديگ به گوش سرنوكر و سپس شاه مي رسد. دستور مي دهند تا كمي از آن را نزد حضور همايوني ببرند. شاه كه از خوردن ته ديگ مسرور مي شود! دستور مي دهد از اين پس ابتدا ته ديگ را به عنوان پيش غذا براي او بياورند. به اين ترتيب ته ديگ به جايگاه ويژه اي دست پيدا مي كند!

اما حكايت دوم؛ روزي يكي از طباخان درباري، هنگام پختن چلو مرغ، حواسش پرت مي شود و چلو شفته شده و ته ديگ مي بندد. طباخ از ترس جانش از زعفران كمك مي گيرد و مرغ غذا را همراه با ماست و تخم مرغ به چلوي ته گرفته، اضافه مي كند.

به اين ترتيب نه تنها جان طباخ در امان مي ماند كه اولين ته چين زعفراني متولد مي شود.